ساختمانی که یهودیان صهیونیست آن را در سال 1341 بنا کرده بودند تا دروازهای برای ورود شهر مدرن به ایران باشد و به بازار فروش خود رونق بخشند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مصادره شد، اما نکبتش دامنگیر گشت و خشت بدسگالش در دوران ما چنین زیانی را آفرید. با این همه بر مردم جهان آشکار شد که جمهوری اسلامی در لحظۀ خطر، چه نیروهای غیور و عزیزی را پرورش داده است، شهادتخواهانی که از خودخواهی رستهاند و به هنگام خطر، باکی از فداکاری و جانفشانی ندارند.
ای تاریخ! تو گواهی بده که تا به امروز هرگز دیده نشده که در چنان حادثه سوزناکی و در ساختمانی اینچنین انبوه از مردم، تعداد شهدای آتشنشان چند برابر فروشندگان و خریداران و مردم در آمدوشد باشد.
خدایشان آنان را در جوار خود و بر سر سفرۀ رحمتش پذیرا باشد. بهشت برین و نعمتهای سرشارش روزیشان باد. به خدا سوگند خانوادههایشان باید به جای اشکریختن و آهکشیدن از فراقشان در این چند روزۀ دنیا، به شکر و ستایش پروردگار بپردازند؛ چرا که بهشت را شوهران و پدران و فرزندانشان برایشان به دست آوردند؛ زیرا روایت است که فردا به موازات انبیا و علما به شهیدان نیز گفته میشود شفاعت کنید و مردمتان را به بهشت بخوانید و آن وقت، عزیزان شهیدتان، نخستین کسانی را که به بهشت فراخوانند، خانوادههایشان میباشند.
آیا این رواست که خانواده و خاندان شهدا برای این که چند سالی در این دنیای پر از زرق و برق کنار هم نیستند، اشک ماتم بریزند یا سزاوار است شاد باشند که کسی در راه خدمت به خلق از دنیای اندک و زودگذر رخت بسته و چند روزی آنان را تنها گذاشته اما در جهان ابدی شفاعتشان خواهد کرد و برای همیشه به هرگونه نعمتی که میخواهند، دست مییابند؟
سوگند به خدا کسی که اینها را مینویسد خود، پدر شهید است و سوگند دیگرم این که من و همسرم تا کنون حتی یک قطره اشک برای شهادت پارۀ تنمان نریختیم، زیرا باور داریم بزرگترین ذخیره و سرمایۀ زندگی ابدی ما دو نفر، با همۀ نعمتها و فرزندان صالحی که داریم، همان جوان شهیدی است که پس از مرگمان در لحظه به سراغمان میآید و ما را با خویش به بهشت میبرد و بار دیگر سوگند یاد میکنم که شمایان همین که عمر چند ساله و زودگذرتان به پایان برسد و از این جهان رخت بربندید، خود را در آغوش شهیدتان میبینید و لحظهای پس از آن در بهشت گوارا؛ پس استوار باشید و راستقامت و سرافراز.